جملاتی از کتاب روزگار رفته – آخرین سرخ ها
در نظر پدران: آزادی یعنی نبودِ ترس؛ یعنی همان سه روزِ ماهِ اوت که طی آن توطئهٔ کودتا را شکست دادیم. به نظرِ پدرها، کسی که میان صد نوع سالامی حق انتخاب دارد، آزادتر از کسی است که میان ده نوع سالامی حق انتخاب دارد. آزادی هرگز شلاق نخورده است، اما روسها نسل در نسل زیر شلاق بودهاند. روسها آزادی سرشان نمیشود، باید قزاق و شلاق بالا سرشان باشد.
در نظر فرزندان: آزادی یعنی عشق؛ آزادی درونی ارزشی مطلق و بیچون و چراست. آزادی هنگامی تحقق مییابد که آدم از امیال خودش نترسد، یک عالم پول داشته باشد تا بتواند همهچیز داشته باشد و جوری زندگی کند که مجبور نباشد به آزادی فکر کند. آزادی امری طبیعی است.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.