در بخشی از کتاب چون بوی تلخ خوش کندر میخوانیم:
در اواخر تابستان ۱۳۶۰، اسفندیار منفردزاده که ایران را ترک کرده بود، با منزل مادر فرهاد تماس گرفت و به فرهاد گفت همه چیز برای کار در خارج فراهم است و از او دعوت کرد برای خلق آثار جدید از ایران خارج شود و به او بپیوندد.
همچنین به فرهاد هشدار داد که ممکن است در آینده اجازهی خروج از کشور را پیدا نکند. و بهتر است تا دیر نشده دست به کار شود، اما فرهاد پاسخ منفی داد. دو سال بعد، شهبال شبپره نیز با فرهاد تماس گرفت و به او دو پیشنهاد داد، یکی برگزاری کنسرتی بزرگ در خارج از ایران و دیگری تشکیل دوبارهی گروه بلک کتس به همراه فرهاد در امریکا.
فرهاد این دو پیشنهاد را هم نپذیرفت. در حدود سال ۱۳۷۰، اسفندیار منفردزاده به واسطهی خانم آبادانی که در آن زمان رابط شرکت آونگ در ایران بود، یک بار دیگر به فرهاد پیشنهاد همکاری داد و این بار هم با پاسخ منفی روبهرو شد.
اواسط دهه شصت، در شرایطی که حتی تصور گرفتن مجوز کارهای فرهاد به سختی ممکن بود، خبر عجیبی به گوش رسید. ماجرا از این قرار بود که شرکتی به نام کانون فرهنگی آوای چنگ دو کاست به نامهای گوزنها و داش آکل منتشر کرده و آهنگهای گنجشگک اشی مشی، مرد تنها و زنجیری (خسته) را با صدای فرهاد در آنها گنجانده بود.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.